در نیمه های شب

ساخت وبلاگ
اولین چیزی که از زیرعنوان کتاب دستم رسید جنایت معروف زمستان سال 1375 بود، من از آن سالها چیز زیادی یادم نیست اما خاطراتی کمرنگ در ذهن شاگرد دبستانی که بزرگترهایش با هراس و به شکل یواشکی توی خانه ازش حرف میزدند یا روزنامه هایی که زیر فرش و پشتی‌های ترکمنی قایم میکردند به خوبی خاطرم مانده است."خیابان گاندی، ساعت پنج عصر" قصه نیست،جستار است. جستارش هم از نوع جستارهای معمول که خوانده‌ایم یا مجلاتی به آن می‌پردازند نیست. یک کار پژوهشی و دسته بندی شدهاست. شبیه یک ارکستر موسیقی هماهنگ که با تعریف زمینه پژوهشی و ریزه کاری های تحلیلی به موقع می‌نوازد و هر سازش میداند کجا و چطور خودش را به زمینه کار وصل کند. نویسنده در ابتدا تکلیف مخاطب را با کتاب روشن می کند که نه به دنبال بیان چگونگی ماجراست نه می‌خواهد نشان دهد سرنوشت عاملین جنایت چه شده است. هدف از نگارش، بازخوانی پرونده‌ای قدیمی است از چهار دیدگاه به منظور کشف چرایی واحیاناً پرهیز از تکرار آن. فرهنگ عمومی کشور ما عمدتا فرهنگ شفاهی است. ما خیلی عادت نداریم روزانه نویسی کنیم. حافظه تاریخی مان کوتاه مدت است. اما به واقع هر وقت کمی از حوادث و ماجرا دور شده ایم و مجدد به آن برگشته ایم و در مورد علل اصلی آن و راهکارهای پیشگیری بدون تعصب سخن گفته ایم نتایج خوبی داشته است. هرچند نمونه هایش در سیر اجتماعی یا سیاسی کم بوده است. این دیدگاه بازنگری برای فرهنگ شفاهی و کوتاه مدت ما که عمرهر بحران و التهاب از واقعه‌ای تا واقعه دیگر است ضروری است. دوم آنکه ایجاد قوانین امنیتی و محدودیت دسترسی بی‌واسطه به اخبار جرم و جنایت و مجرم عملا دسترسی به اخبار جرائم موحش را در دو دهه اخیر محدود کرده است و خبرنگاران حوادث و ستون‌نویسان صرفا به شکل انتخا در نیمه های شب...
ما را در سایت در نیمه های شب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7hamidooe بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1402 ساعت: 11:27